به رنگ سادگی

به رنگ سادگی

عشق الهی همه چیز را هماهنگ می کند و سرو سامان می بخشد
به رنگ سادگی

به رنگ سادگی

عشق الهی همه چیز را هماهنگ می کند و سرو سامان می بخشد


برای دادگاه رفتن تهدیدش کردم .نمیدونم ترسید یا باز در راستای نقشه هاش گذاشت برم دنبال بچم ... الان با منه . از بعدالظهر کلی خوش گذراندیم باهم .جای همتون خالی . اونقدر بچم خوشحاله .میگه : من همش باخودم فکر میکردم چرا بابا منو نمیاره پیش تو؟ الهی فداش بشم .اونقدر لاغر شده که خدامیدونه .... تی شرتی که مامانم وقتی بچه دوسالش بود براش خریده بود رو رفته از تو انباری درآورده و تن بچه کرده بود. اونقدر تنگ بود و کوچیک که خونم بجوش اومد.این کارا عمدی نیست یعنی ؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.