سلام
ما سیزدهم بهمن اسباب کشی کردیم ... واقعا اسباب کشی سختی بود ... طبقه سوم هستیم و از شانسمون آسانسورش خراب شده بود کارگرای بیچاره اونقدر پله ها رو بالا پایین رفتن که دلم براشون می سوخت ....
بلافاصله همون شب اسباب کشی از بیرجند زنگ زدن که شوهر خواهرم تصادف کرده و فوت شده ... دیگه وسایلو همونجوری انداختیم و رفتیم بیرجند .... خیلی سخت گذشت .... شوهر خواهر جوانم .... تازه 33 سال داشت ... با یه دختر 2 ساله .... مهربون و خوب بود ... روزای سختی رو گذروندیم ... خواهر طفلکم ... مرگ خیلی نزدیکه و من از نزدیک لمسش کردم ...
فعلا نمی تونم بیشتر توضیح بدم .... تازه برگشتیم زاهدان که زنگ زدن زن عموم فوت کرده ... خدابیامرزدش هرچند از شدت غرور و ادعای اشرافیتش حتی تو مراسم فوت شوهر خواهرمم نیومده بود .... چقدر اجل به ما نزدیکه ...
Dooste khoobam
Az etefaghaye badi ke Barat oftade khaili motasef shodam omidvaram sale jadid sale khoobi Barat bashe va betonin bishtar kenare pesare golet Bashe. Khahesh mikonam ghavi bash pesar haye mikham madar and ghavi darand
Baad az khandand post 40 ino Barat neveshtam
In niz migozarad
ترمه جان چقدر این نوشته های آخرت غمگین و سنگین هستن. چقدر ناراحتم که اینطور پریشونی. البته که هیچ کس نمی تونه حال دیگری رو درک کنه.
ترمه جان، اگر یک زمانی خواستی با کسی که نه تو رو میشناسه و نه راهی به شناختنت داره کمی درد دل کنی که سبک بشی روی من می تونی حساب کنی. آدرس ایمیلم هم گذاشتم برات. امیدوارم حالا که اینها رو می خونی کمی آروم تر شده باشی.
سلام:وقتی مطالب این وبلاگ رو می خونم احساس می کنم صحبتای یه فرشته رو میخونم یه فرشته ی که جایگاهش در بالای ابرهاست و متاسفانه ما زمینی ها اونو زیاد اذیت کردیم.
به همین خاطر میخوام به ترمه عزیز بگم: ترمه جون مارو به صداقت و فرشته بودن خودت ببخش..
دوستم تسلیت میگم ایشالله که دیگه غم نبینیت
باسلام: خوشحال شدم صاحب خونه ی جدید شدین، مبارک باشد .
ان شاالله خوش یمن و پر خیر وبرکت باشد ودر کنار دکتر صحیح و سالم وعاقبت بخیر باشید.
سلام : میگن خدا ار رگ گردن هم به انسان نزدیکتر است، او هرموقع که اراده کند ما باید گوش بفرمان او واز این دنیا کوچ کنیم ولی بهتره زاد وتوشه ای هم برای بردن (اعمال نیک) دست و پاکنیم.
عزیزم تسلیت میگم...خدا به خواهرت صبر بدهدو کمکش کنه;شوهرش رو هم بیامرزه
انشالله که دیگه مرگ و بلا از شما دورباشه وسال آینده بهترینها نصیبتون بشه
سلام ترمه جان
راستش می خواستم بگم انقدر آدرس محل زندگیت را نده توی وبت ممکنه دردسر بشه چون هرکسی میتونه اینجا رابخونه دیدم در جواب یک کامنت حتی اسم روستاتون را هم گفته بودی.
سلام امشب بیشتر وبلاگتون خوندم
کیف می کنم زن محکم و منطقی مثل شما می بینم
بهترین روزها را براتون آرزو میکنم
حتما بچه شما هم آدم فهمیده و پخته ای میشه آینده از آن نازپرورده ها نیست آینده متعلق به افرادی هست که در برابر سختی های زندگی دوام آوردند و محکم شدهاند
موفق باشید و در پناه خداوند سربلند
سلام عزیزم من خواننده خاموشت بودم تازه واردم اگه دوست داشتی بهم سر بزن..خیلی ناراحت دم خدا رحمتشون کنه...پسر گلت خوبه؟
تسلیت می گویم عزیزم.خدا رحمتشان کند.
ترمه جان تسلیت میگم بهت خدا رحمتشون کنه.عموتم ببخش اون دیگه اسیر خاکه
ای وای ترمه جان. تسلیت میگم. روح هر دو درگذشته شاد باشه. چقدر مرگ یک جوون دردناکه. خداوند به بازمانده ها صبر بده.
چه روزهای سختی گذشته ترمه جان. امیدوارم از این به بعد آرامش باشه و کم کم بتونی جا بیفتی تو خونه ی نو.
مبارکت باشه این خونه ترمه جان. میبینی خدا هر وقت موقعش باشه چیزهایی که میخواهیم به ما میده؟ خدا رو شکر. امیدوارم در این خونه برکت به زندگی تو و علی آقا و پسرک ما بباره ترمه جان.
سلام دوستم!
تسلیت میگم . انشالله دیگه غم نبینید.
خونه نو هم مبارک . به سلامتی. امیدوارم روزهای خوبی رو توش تجربه کنی
سلام تسلیت عرض می کنم !
خدا رحمتش کنه و به خواهر جوانتان صبر
سلام
خونه جدید مبارک وخسته نباشید
تسلیت بابت فوت بستگانتون
سلام ترمه خانم عزیز خدا شوهرخواهرتون و هم چنین زن عمو تونو بیامورزه