به رنگ سادگی

عشق الهی همه چیز را هماهنگ می کند و سرو سامان می بخشد

به رنگ سادگی

عشق الهی همه چیز را هماهنگ می کند و سرو سامان می بخشد

2

پسرکم  خوب و راضیه . اتفاقاً این هفته باباش رفته بود مسافرت و اونم چهار روز کامل با ما بود وحسابی خوش میگذروند. همونطور که حدس می زدم برای شرورع سال تحصیلی هیچی براش نخریده جز دوتا دفتر مشق و یک جامدادی کهنه که ظاهراً دست دوم بچه های برادارش بود ... مجبور شدم برم بازار وبراش کیف مدرسه و کفش و لباس و لوازم تحریر نو و قمقمه و از این جور چیزا بخرم که کلی خوشحال شد ... کتاباشو براش جلد کردم . پسرک کلاس دومی من . میگه مامان هیچکس مث من کتاباش قشنگ نبود. عاشق ریاضیه ! چقدر خوشحالم . چند روز پیش باباش اس ام اس داد که باز چی گفتی به بچه که همش میگه کی میرم خونه مامانم ؟ اونقدر از درک احساسات بچه عاجزه که انگار یک حرف از سر دلتنگی اش رو من بهش یاد دادم ! 

اونروز دیدم داره در حین بازی با موبایلم یه فحش زشت رو تکرار میکنه . خب وقتی میره به یه مدرسه سطح پایین با 39 نفر دانش آموز از قشر متوسط به پایین یه همچین شهری ، مشخصه که فحش هم یاد میگیره . بهش اس دادم که بچه همچین فحشی یاد گرفته از تومدرسه .میگه تو فکرت کوتاهه . اتفاقاً بهترین مدرسه میفرستمش . 


میگم بذار  بچه رو  بفرستیم یک مدرسه معتبر غیر انتفاعی که لااقل معلمش فرصت داشته باشه به بچه برسه . میگه لازم نکرده ... آقاتون برای بچه من پول خرج کنه .... چنان لج کرده با من که فکر میکنه تا حالا من برای بچم هزینه ای ندادم و الان که همسری دارم حتماً تحت وابستگی مالی هستم ... میگه حرومش بشه شوهرت که حقوق تو میرسه بهش ! همین اعتقاد و حرفش برای نشون دادن عمق شخصیتش کافیه .... یعنی میگه شوهرت تو رو برای پولت گرفته  و هم اینکه عمق حسرتش رو  بخاطر از دست دادن یک منبع درآمد نشون میده ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.