به رنگ سادگی

عشق الهی همه چیز را هماهنگ می کند و سرو سامان می بخشد

به رنگ سادگی

عشق الهی همه چیز را هماهنگ می کند و سرو سامان می بخشد


گاهی باید از بیرون دایره ای که در دامش افتاده ام به خودم نگاه کنم ... گاهی باید بیشتر به احوال خودم بپردازم... راست گفتن که تفکردر احوال درونی خود آدم باعث شناخت بیشترخالق میشه ... دوس دارم فکرکنم به خودم و اتفاقات زندگیم. به چرایی اش ؟ و اینکه جور دیگر هم میشد باشه ؟ به کنش و واکنش اطرافیانم . به احساساتم . به شیوه فکر و عملم .

وقتی فکرمیکنم احساس می کنم از نو زنده شده ام و قوت گرفته ام . چقدر عجیبه وقتی از بالا به احوالاتت نگاه میکنی انگار همه چیز تغییر میکنه . همه علت و معلول ها جابجا میشه ... چقدرکشف میکنی . من این لحظات رو خیلی دوست دارم .

 لحظاتی که موفق میشم از بیرون وجودم به خودم نگاه کنم . به خودم و زندگیم و ضمیر ناخودآگاهم ... خیلی نادر و گرانبهاست . امروز بین نماز ظهر و عصر یک لحظه رفتم به این مرحله که انگار روی یک بلندی ایستادم و دارم به خودم نگاه میکنم و تجزیه تحلیل میکنم رفتارهامو وفکرم رو و علت بیقراری هامو .

 البته حس جدیدی نیست سالهاست که ناخودآگاه از این شیوه برای آروم شدنم استفاده میکرده ام .شاید توضیحش سخت باشه. همیشه این حالات فکری ام برای خودم هم عجیب بوده ولی جز خیر وخوبی و آگاهی برام در بر نداره . فقط تمرکز قلبی و فکری میخواد.شاید یک جور مدیتیشن خودساخته ست. اما الان حس خوبی دارم .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.